دویست سال پایداری

ایرانیان و تازیان (تاریخ)

دویست سال پایداری

ایرانیان و تازیان (تاریخ)

این مطلب را تا اخر بخونید

به نام یگانه عالم هستی

محبت شدیدی که سابق ابراز می کردم

دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو

در دلم روز به روز بیشتر می شود وهر چه بیشتر تو را می شناسم

پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم اشکار می گردد

در قلب خود احساس می کنم که ناچار باید

از تو دور باشم و هیچ گاه فکر نکرده بودم که

شریک زندگی تو باشم زیرا ملاقاتهایی که اخیرا با تو کردم

طبیعت و زمانه پلیدت را اشکار ساخت و

بسیاری از اخلاق و صفات تو را به من شناساند و می دانم

خشونت طبعی و تندخویی تو را بدبخت خواهد کرد

اگر عروسی ما سر بگیردمسلما همه عمر خود را با تو

به پریشانی و بدبختی خواهم گذراند وبدون تو

در نهابت شادکامی طی خواهم کرد در نظر داشته باش که روح من

هیچ گاه به تو رام نخواهد شدو نفرت و کینه ام پیوسته

متوجه توست این نکته را باید در نظر داشته باشی و بدانی

از تو می خواهم انچه را گفتم شوخی و مسخره نکنی وبدانی

این را از صمیم قلب می نویسم

وچقدر تاسف می خورم

باز در سرای دوستی با من باش

و در نهایت نفرت از تو می خواهم که از پاسخ دادن به این نامه خوداری کنی

نامه های تو سراسر

مهمل و دروغ است و نمی توان گفت دارای

لطف و حرارت می باشد به طور قطع بدان که همیشه

دشمن تو هستم و از تو بشدت متنفرم و نمی توان فکر کنم

دوست صمیمی و وفادار تو هستم و به محبت تو دل بسته ام

و حالا یک خط در میان بخوانید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد